تنظیم گری آموزش: راه حل نزاع دولتی-غیردولتی در اداره مدارس (1)
اداره و مالکیت دولتی یا غیردولتی مدارس در تلاقی با مسئله تنوع آموزشی، یکی از بزرگترین چالش های نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است. هر یک از این دو نوع اداره نیز مدافعان و مخالفان سرسختی دارد. مجموعه راه حل هایی که تاکنون برای این چالش مطرح شده است، در فضای انتخاب بین یکی از این دو یا تمرکز بر رونق یکی از این دو بوده است. با باور به ناعادلانه بودن هر دو سبک اداره مدارس، به نظر می رسد پاسخ و راه حل مناسب، تغییر زمین بازی از شیوه سنتی «دولتی-غیردولتی» به «تنظیم گری آموزش» در کشور است.
در تنظیم گری آموزش، به جای ارائه نسخه های کلیشه ای تعمیم یافته برای همگان، هر نوع از متقاضیان تاسیس و اداره مدارس، به صور مختلفی مدیریت می شوند. ارائه نسخه های غیرمنعطف، برای عموم متقاضیان نامطلوب و موجب نارضایتی شده است. در تنظیم گری، سه عنصر «تصمیم گیری، اجرا و نظارت» ناظر به عناصر مختلف موثر در ارائه و انتقال آموزش به جامعه هدف، متناسب با تفاوت در شرایط و صلاحیت متقاضیان، به شکل مختلفی توزیع میشود. برای حداقل صلاحیتها، شیوه استاندارد دولتی و برای صلاحیتهای بالاتر، به تناسب رشد صلاحیت ها، اختیارات بیشتری تفویض میشود. مالکیت، تامین مالی، مدیریت منابع انسانی، برنامه درسی، جذب و اخراج دانش آموز و .... عناصری هستند که به تناسب شرایط متقاضیان تاسیس و اداره مدارس، اختیارات تصمیمگیری، اجرا و نظارت در مورد آنها، واگذار و کنترل می شود.
راه حل ادعایی، پاسخی برای چالشهای مختلف نظام آموزش و پرورش کشور است: 1. اداره دولتی-غیردولتی. 2. مالکیت مدرسه. 3. مشارکت در آموزش. 4. تنوع آموزشی. 5. عدالت آموزشی. 6. تمرکز-عدم تمرکز. به نظر میرسد وجه مشترک عمده این برچسبها، چالش در مدیریت انگیزه و رفتار ذینفعان آموزش کشور است. تنظیمگری، مدعی کاهش چنین چالشی است. در یادداشت بعدی، به تعریف مسئله برای تنظیم گری آموزش خواهیم پرداخت.