عدالت در سند آموزش 2030
در مفهوم پردازی عدالت آموزشی می توان به دو زاویه بحث پرداخت:
1️⃣ بحث از رشد متعادل فضایل اخلاقی و بارور سازی استعدادهای درونی
2️⃣توزیع عادلانه مواهب، فرصتها و دسترسی های آموزشی که در دسترسی های آتی و شان و بهره مندی های آینده مؤثرند.
✴️حال باید پرسید که سند آموزش 2030 چه تصوری از عدالت آموزشی را دنبال میکند؟
🔹سند آموزش 2030 از یک منظر، سند عدالت خواهی در آموزش است که بر مدار قرائت لیبرال از عدالت اجتماعی بنیان نهاده شده است. آموزش 2030 مبتنی بر حقوق و آزادی های اساسی انسانها از جمله حق آموزش برای همگان طراحی شده است. لذا اولا همگانی بودن و ایجاد دسترسی همه افراد (آموزش فراگیر) به آموزش موضوعیت دارد و ثانیا به جهت حفظ آزادیها و عدم تحمیل محتوای آموزشی، این دسترسی ناظر به آزادی در تحقق نیازهای آموزشی هر طبقه و گروه اجتماعی است.
🔹در عین حال باید توجه داشت که همه این محتواها قرار است توسعه پایدار را رقم زنند. توسعه پایدار سه رکن دارد: رکن اقتصادی، رکن اجتماعی و رکن زیست محیطی. تجلی حقوق بشر، صلح، تساهل و تسامح، دموکراسی، شهروندی و .... را میتوان در محتوای این سه رکن مشاهده کرد؛ ارزشهایی که تضمین کننده آزادی هاست.
🔹حال که دسترسی به آموزش آزاد برای همگان فراهم شد، لازم است به ساختار نظام آموزشی و تصمیم گیری آن نیز دقت کرد. چه تضمینی وجود دارد که اکثریت حاکم بر یک نظام آموزشی، این حق را به اقلیتهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و ... بدهند؟ هیچ چیز جز مشارکت خود آنان در تصمیم گیری آموزشی.
🔹بنابراین باید ساختار تصمیم گیری و مدیریت نظام آموزشی از یک ساختار بسته به یک ساختار باز تغییر کند تا امکان مشارکت همه آن گروهها در تصمیم گیری و مدیریت نظام آموزشی نیز فراهم شود. این امر، مستلزم نوعی دموکراتیزه کردن نظام آموزشی و حرکت به سمت ساختارهای شبکه ای و مکانیسمهای مشارکتی است. در این ساختارها دیگر دولت در عین اینکه بازیگر قدرتمندی است اما فاعل مطلق به شمار نمیرود.
🔹حضور اقلیتهای مختلف در نظام تصمیم گیری و مدیریت آموزش، نوعی نگاه قراردادگرا و غیر غایت محور را به آموزش کشور تحمیل میکند. از سوی دیگر فرض میشود به جهت اینکه اقلیتها معمولا در استضعاف بوده اند، توانمندی مشارکت و مقابله با قدرت سیاسی جریان حاکم را ندارند. لذا در آموزش 2030 بر توانمندسازی اقلیتها خصوصا در جهت نقش آفرینی اجتماعی و توان ایجاد تغییرات اجتماعی تاکید میشود.
🔹بنابراین آموزش 2030 هم ناظر به انتقال ارزش های لیبرال طراحی شده است و هم ناظر به تغییر نظام آموزشی به سمت نظامی غیرمتمرکز و دموکراتیک و در عین حال مبتنی بر تقویت و توانمندسازی اقلیت ها و نیروهای اجتماعی که امکان ایجاد تغییرات اجتماعی-فرهنگی-سیاسی وسیع و رادیکالی دارند. لذا باید منتظر تحولات اجتماعی عمیقی بود.
🔹و نکته آخر این است که ما با آموزش 2030 کدام نوع اقلیت سیاسی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و.... را به رسمیت خواهیم شناخت؟